فلامک جنیدی» از «جنگ ۷۷» تا «در حاشیه»
فلامک جنیدی» از «جنگ ۷۷» تا «در حاشیه»
اولین بار مردم چهره فلامک جنیدی را در مجموعه «جنگ ۷۷» دیدند. او قبل از این که به حرفه بازیگری وارد شود با رامین ناصرنصیر هم دانشگاهی بود و از سوی او به مهران مدیری معرفی شد.
جنیدی در دانشگاه نمایشنامهنویسی خوانده و پس از برنامه طنز جنگ ۷۷ در سریالهای ببخشید شما، این چند نفر، جایزه بزرگ، بدون شرح، شبهای برره، چارخونه، مرد هزار چهره، مرد دو هزار چهره، قهوه تلخ، فراموشی، چمدان، پسر تهرونی، بیوفا، ورود آقایان ممنوع و شوخی کردم، بازی کرد. جنیدی طی سالهای اخیر پای ثابت مجموعههای طنز بوده، چون معتقد است مردم سریالهای طنز و شخصیتها و بازیگران آنها را بیشتر دوست دارند و این موضوع برای بازیگر خوشایند است. جنیدی در سریال در حاشیه به کارگردانی مهران مدیری نقش پرستاری آرام و بیخیال را به عهده دارد و در مقایسه با دیگر نقشهایش که همیشه به عنوان زن پر سرو صدا به مخاطب معرفی شده، متفاوتتر است.
او همزمان با سریال در حاشیه در سریال «شهر من شیراز» نیز بازی میکند که از شبکه دو در حال پخش است. به بهانه پخش این دو مجموعه با او به گفتوگو نشستیم.
مخاطب، شما را همزمان در دو سریال در حاشیه و شهر من شیراز میبیند که یکی طنز است و دیگری جدی. معمولا بازیگران دوست ندارند همزمان دو کارشان از دو شبکه مختلف پخش شود. شما چه نظری دارید؟ آیا این اتفاق برایتان خوشایند است یا نه؟
همزمانی پخش این دو سریال خیلی اتفاقی پیش آمد. زمان پخش سریال شهر من شیراز را میدانستم، اما فکر میکردم کار آقای مدیری دیرتر پخش شود. راستش این همزمانی را نمیپسندم.
دلم نمیخواهد تماشاگر هر کانال را که میزند من را ببیند و بعد با خودش بگوید که این بازیگر در همه شبکهها هست. همزمانی پخش دو سریال از یک بازیگر باعث دلزدگی مخاطب میشود.
بازی در سریال شهر من شیراز چه ویژگیهایی داشت که آن را پذیرفتید؟
من از این که در یک کار با آقای رامین ناصرنصیر همبازی باشم استقبال میکنم و همکارانم میدانند وقتی میخواهند من را برای بازی وسوسه کنند، میگویند بازیگر نقش مقابلم رامین ناصرنصیر است. زمانی که متوجه شدم او در سریال شهر من شیراز بازی میکند، پذیرفتم. واقعا برایم سخت است در کاری ناصرنصیر باشد و من نه بگویم. معتقدم او بازیگر خیلی خوبی است و بده و بستان خوبی با بازیگر نقش مقابلش دارد. به همین دلیل حیف بود این فرصت را از دست بدهم.
معمولا نقشهای پر سر و صدا و با هیجان را بازی میکنید، اما در سریال در حاشیه نقش یک پرستار آرام و بیخیال را به عهده دارید. بازی در این سریال چگونه تجربهای برای شما بود؟
تجربه جدیدی بود و معمولا مخاطبان تلویزیون من را در نقشهای بسیار پر هیجان دیدهاند، اما در سریال در حاشیه یک پرستار بیخیال و آرام هستم. وقتی تضاد شکل بگیرد، مسلما نگاه تماشاگر هم به نقش و بازیگر بیشتر جلب میشود. فکر میکنم این اتفاق در سریال در حاشیه افتاده است.
اما نقشتان در این سریال در مقایسه با دیگر کارهایی که با مهران مدیری داشتید، کمرنگ است؟
بله، شاید در ابتدا کمرنگ به نظر برسد، اما به اندازهای که نیاز باشد به این نقش توجه شده است. امکان دارد من به عنوان بازیگر نتوانم خیلی شاخ و برگ به نقش بدهم، اما ذات ماجرا این است که برخی قصهها شخصیتمحور نیست، بلکه قرار گرفتن انبوهی از شخصیتها در کنار هم باعث میشود تا هر یک از آنها معنا پیدا کنند.
اتفاقات سریال در حاشیه در بیمارستان میافتد و هر فردی که در بیمارستان کار میکند، ویژگی خودش را دارد. آنچه اهمیت دارد این است که ایده ماجرا درست در بیاید تا اینکه شخصیتها را بیشتر پرورش بدهیم تا ایده کلی کمرنگ شود.
آیا با مدیری در رابطه با پررنگ شدن نقشتان صحبت کردید؟
نه، چون ایده کلی قصه در بیمارستانی اتفاق میاقتد که هیچ چیز سر جایش نبود. من هم یکی از مهرههای آن بیمارستان هستم. دلم نمیخواهد به این قیمت که بیشتر دیده شوم، نقشم تغییر کند.
بازتاب مردم در ارتباط با نقشتان چطور بود؟ آیا شما را در این نقش پذیرفتند؟
راستش نکته خندهداری وجود دارد و اینکه ما هر وقت بازی میکنیم، تعدادی ما را دوست دارند و عدهای هم ایراد میگیرند و نسبت به کار انتقاد میکنند که چرا دائم نقشهای شبیه به هم را بازی میکنم. وقتی نقش دیگری هم خلاف همیشه بازی میکنم، آن وقت است که میگویند پس چرا مثل نقشهای همیشگی را بازی نمیکنی؟!
در مجموع من حتی اگر نقشی بازی کنم که شبیه کارهای قبلیام باشد، حتما در ذهنم مولفههای دیگری برایش تعریف میکنم که تفاوتهایی نسبت به نقش قبلی داشته باشد. اما عدهای عادت دارند نیمه خالی لیوان را ببینند و تعدادی دیگر نیمه پر. بنابراین برخی مردم نقشم را در سریال در حاشیه دوست دارند و بعضی هم آن را نمیپسندند.
در این سریال نقش یک پرستار بیخیال را بازی میکنید. نگران اعتراضات پرستاران به چنین نقشی نبودید؟
نه، نگران نبودم. راستش وقتی اعتراض برخی از پزشکان را نسبت به این سریال دیدم، تعجب کردم. اصلا انتظار نداشتم که این طور برخورد کنند. پزشکان جزو افراد تحصیلکرده جامعه محسوب میشوند. بنابراین باید فرق سریال جدی با طنز را بدانند.
زمانی که ما نگاه طنز به یک موضوع داریم، یعنی قرار است برخی از متخلفان را به مردم معرفی کنیم. آیا ما واقعا پرستاری نداریم که بیحوصله باشد؟ مسلما داریم و در کنارش هم پرستارانی داریم که جانشان را برای کار میگذارند و با علاقه به بیماران رسیدگی میکنند.
اگر قرار باشد ما فقط به واقعیات بپردازیم که باید برویم مستند بسازیم. باید تفاوتی بین یک اثر مستند با یک کار نمایشی جدی یا طنز وجود داشته باشد. گاهی هم در برخی فیلمها هنرمندان را آدمهای هوسباز، پولدوست و کلاهبردار نشان دادهاند. پس هنرمندان هم باید اعتراض کنند که ما این طور نیستیم. به نظرم گاهی واکنشهای ما نسبت به آثار طنز خیلی تند است. در حالی که ذات طنز ایجاد موقعیتهای کمیک است، چون با قرار دادن تضاد در موقعیتهای طنز میتوان یک اثر تماشایی برای بینندگان تولید کرد.
چرا بیشتر در کارهای مهران مدیری بازی میکنید و مردم هم بیشتر شما را با سریالهای او میشناسند؟
من غیر از سریالهای مهران مدیری با کارگردانان دیگر هم کار کردهام، اما از آنجا که کارهای آقای مدیری بیشتر دیده میشود، مردم بیشتر من را با کارهای ایشان به یاد میآورند. اگر دو کار همزمان پیشنهاد شود که یکی از آنها برای آقای مدیری باشد، مسلما کار او را انتخاب میکنم، زیرا کار کردن با مدیری محاسن زیادی دارد و از کار کردن با او لذت میبرم، بیشتر هم دیده میشوم و در ذهن مردم باقی میمانم، اما تا به امروز در سریالهای دیگر هم بازی کردم که حتی نام آن هم در ذهن بینندگان باقی نمانده است.
یعنی انتخاب شما برای بازی در یک اثر صرفا دیده شدن از سوی مردم است؟
نه، عوامل دیگری هم در انتخابم موثر است، ولی مردم من را بیشتر با سریالهای مدیری میشناسند. به هیچ وجه فقط دیده شدن برایم مهم نیست. به هر حال هر بازیگری دوست دارد با کارگردان حرفهای کار کند.
نقش مورد علاقهتان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
دوست ندارم نقشم تیپ باشد. گرچه تیپ بازی کردن سختیهای خودش را دارد، اما زود بازیگر را خسته میکند. البته بازیگر برای خلق یک تیپ خاص زحمت زیادی میکشد، اما خیلی زود تمام میشود و به قول معروف بیات میشود، بویژه در کارهای نود شبی این اتفاق میافتد. علاقهمندم نقشم بُعدهای مختلف داشته و جای کار داشته باشد.
آیا نقشی بوده که حسرتش در دلتان مانده باشد یا هنوز به شما پیشنهاد نشده باشد؟
نمیتوانم خیلی مشخص درباره نقشی که دلم میخواهد آن را بازی کنم توضیح دهم، چون نوشته نشده است؛ اما دوست دارم نقشم پیچیده و چند بُعدی باشد و تفاوت آن نسبت به کارهای قبلیام پررنگ باشد.
بیشتر در کار جدی دوست دارید بازی کنید یا طنز؟
خوب بودن نقش و قصه برایم اهمیت دارد، ولی خوبی نقشهای طنز در این است که مخاطب بازیگر این آثار را دوست دارد و این حس خوشایندی است. اگر اجرای یک نقش من را به چالش وا دارد آن را بیشتر دوست دارم. از نقشهای تک بعدی متنفرم!
با بازی در سریال شهر من شیراز بازگشتی به نقشهای پر سر و صدا داشتید که مردم هم بیشتر شما را در این نقشها دیدند، با وجود این چطور سعی میکنید نقشتان را متفاوت بازی کنید؟
معلوم است که من هم دوست دارم نقشهایم را متفاوت بازی کنم، اما سالهاست نقش متفاوت به من پیشنهاد نشده است. قرار بود در یک فیلم نقش یک دختر دزد را بازی کنم که خیلی هم پیچیده بود، اما تولید آن بنا به دلایلی متوقف شد. در مجموع دوست ندارم به هر قیمتی بازی کنم.
چرا از سینما فاصله گرفتید؟ آیا پیشنهادی ندارید یا اینکه نقشها جذاب نبوده است؟
راستش پیشنهادها خیلی جالب نبود. ضمن اینکه من سه سال در تلویزیون کار نکرده بودم. آخرین کارم در تلویزیون بازی در سریال فراموشی به کارگردانی سعید سلطانی بود. من کاری را در سینما و تئاتر انتخاب میکنم که آن را خیلی دوست داشته باشم، چون ذات سینما، ماندگاریاش است. البته کارهای مدیری در تلویزیون ماندگار میشوند. نمیخواهم بگویم که همه انتخابهایم درست بوده و اشتباه نداشتم، ولی در مجموع کارهایی را میپذیرم که دوست داشته باشم.
یعنی کارهای تلویزیون ماندگار نیست؟
نه، من چنین حرفی نزدم. به نظرم مدیوم تلویزیون و سینما هر کدام ویژگیهای خودشان را دارند. ذات تلویزیون و سینما مثل روزنامه و کتاب است. ذات روزنامه در به روز بودنش است، اما کتاب خاصیت دیگری دارد. نمیتوان گفت سطح روزنامه بالاتر یا پایینتر از کتاب است، چون هر یک از آنها ویژگی خودشان را دارند.
اگر همزمان پیشنهاد از تلویزیون و سینما داشته باشید، کدام یک از آنها را انتخاب میکنید؟
بستگی به حالم دارد. اگر دلم توجه بیشتر از سوی مخاطب بخواهد، تلویزیون را انتخاب میکنم، ولی اگر دلم کاری بخواهد که ماندگار باشد و بعدها هم درباره آن حرف زده شود، حتما سینما را انتخاب میکنم.
به نظر شما بزرگترین سرمایه یک هنرمند چیست؟
فکر میکنم شخصیت و ذات خود هنرمند. به نظرم بین هنرمند و غیرهنرمند، خیلی تفاوت وجود ندارد. فقط هنرمند باید خلاق باشد وگرنه شخصیت و ذات برای همه، سرمایه بزرگی است.
منبع:فان جو،
فلامک جنیدی,مصاحبه فلامک جنیدی,فیلم های فلامک جنیدی,سریال های فلامک جنیدی,صحبت های فلامک جنیدی,بیوگرافی فلامک جنیدی,عکسهای فلامک جنیدی,تصاویر فلامک جنیدی,,مطالب جذاب