سریال اکیا | خلاصه قسمت اول تا اخر Kara Sevda
سریال اکیا | خلاصه قسمت اول تا اخر Kara Sevda
خلاصه داستان :
کمال یک مهندس معدن جوان و فقیر است . برای به دست آوردن روزی خودش ، به همراه کارگرانش ، در اعماق زمین در حال تلاش و جدال است . کمال فقیر است ولی غرور زیادی داره . یک روز دختری به اسم نیهان رو از خطر غرق شدن نجات میده . به این ترتیب با او آشنا میشه و زندگیش تغییر میکنه . بعد از این تغییر بزرگ او مجبور به ترک استانبول میشه و در جایی دیگر ، در یک معدن مشغول به کار میشه . یک روز فاجعه ای در معدن برای او و کارگرانش رخ میده . سال ها بعد از این اتفاق اوبه کمک عشقش به نیهان تبدیل به یک آدم پولدار میشه . از این به بعد او سختی و مسئولیت های ثروتی که به دستش اومده رو تجربه خواهد کرد و در عین حال مجادله سختی در راه عشق نیز خواهد داد …
نام سریال : اکیا – Kara Sevda
اطلاعات کامل : IMDB
ژانر : عاشقانه | درام
سال تولید : ۲۰۱۵
محصول : ترکیه
زبان : ترکی استانبولی
کانال پخش کننده : Star TV
امتیاز : ۸٫۲/۱۰
تعداد فصل ها : یک فصل
کارگردان : Hilal Saral
بازیگران : Burak Özçivit – Neslihan Atagül – Melisa Aslı Pamuk – Zerrin Tekindor – Hazal Filiz Küçükköse – Kaan Urgancıoğlu – Barış Alpaykut – Kürşat Alnıaçık – Neşe Baykent – Melisa Aslı Pamuk
سریال اکیا و خلاصه داستان تا ماجرای تغییر نام
علت تغییر نام سریال
همانطور که میدانید نام اصلی این سریال عشق سیاه میباشد ولی در نسخه فارسی اسم سریال به اکیا تغییر پیدا کرده که در زیر علت اینکار را میتوانید بخوایند :
این سریال یکی از گرانترین و پرهزینهترین سریالهای کشور ترکیه است و جوایز بسیاری را ربوده است.
به خاطر هزینههای بالای رایت این اثر، گفته میشود پای یک برند تازه در میان است و سریال را برندی به نام اکیا که تولیدکننده لوازم آرایش و پوست و موی اکیا است، تامین کرده است.
اکیا نام جدید کاراکتری در این سریال به نام نیهان با بازی نسلیحان آتاگول است.
خلاصه داستان سریال اکیا و قسمت های آخر اکیا و داستان تمام قسمت های سریال اکیا
داستان سریال اکیا :
کمال پسری جوان است که در محلهای فقیرنشین زندگی میکند. پدر او (حسین) آرایشگر است و مادرش (فهیمه) دوست دارد که کمال با برادر بزرگترش به نام تارک و خواهر کوچکش به نام زینب به خوبی و خوشی کنارهم باشند. نیهان هم دختری است که در نقطهای دیگر از شهر در خانوادهای پولدار زندگی میکند و برادر دوقلویی به نام اوزان دارد. نیهان، پدرش (اوندر) را خیلی دوست دارد و مادری خودخواه به نام ویلدان دارد. ویلدان میخواهد که نیهان با پسری به نام امیر ازدواج کند ولی نیهان او را دوست ندارد. کمال و نیهان اولین بار یکدیگر را در اتوبوس میبینند و نیهان که طراح است، صورت کمال را نقاشی میکند. یک ماه بعد، روز تولد نیهان، کمال و دوستش (صالح) در یک مرکز خرید، آن نقاشی را میبینند. نیهان هم برای تولدش مهمانی گرفته و دوستانش را دعوت کرده است. دوست صمیمی او (یاسمین) و همینطور امیر هم در آن مهمانی هستند. امیر در مهمانی با یک مرد که در حال رقصیدن با نیهان است دعوا میکند. نیهان هم عصبانی شده و از آنجا بیرون میرود و به سمت قایقش میرود. با عصبانیت میخواهد قایق را راه بیاندازد که ناگهان پایش به طناب گیر میکند و داخل آب میافتد. در حال غرق شدن است که بلافاصله کمال او را نجات میدهد. از این لحظه رابطه آن دو شروع میشود. یک روز امیر نقشهای میکشد تا به نظر برسد اوزان دختری را کشته است. برای لو ندادن او به پلیس هم نیهان مجبور به ازدواج با او میشود. روز بعد که کمال از نیهان خواستگاری میکند، او “نه” میگوید، کمال هم تا مدتی افسرده میشود تا این که به زونگولداک منتقل میشود. چهار سال بعد در معدنی که کمال کار میکند حادثهای رخ میدهد و کمال رئیسش (حقی) را نجات میدهد. به همین دلیل حقی او را برای دستیاری خود انتخاب میکند. یکسال بعد از آن اتفاق کمال پیش خانواده خود بر میگردد و برای نیهان با امیر رقابت میکند.
سریال اکیا | خلاصه قسمت اول تا اخر Kara Sevda
خلاصه داستان قسمت اول سریال اکیا
خلاصه ی قسمت اول سریال ٱکیا
سال ۲۰۱۰:استانبول⬅کمال سویدره(بوراک اوزجویت)رو نشون میده که دانشجوی رشته ی مهندسیه معدن هست و داره از کتابخونه یه کتاب به امانت میگیره و بعد هم میره و نمراتشو نگاه میکنه و خوشحال میشه،بابا و داداش کمال آرایشگر هستند و دارن در آرایشگاه با هم حرف میزنن که کمال پیام میده به باباش و میگه امتحانمو با نمره ی بالا قبول شدم،باباش هم خوشحال میشه اما داداش کمال بهش حسودی میکنه و میگه چه فایده آخرش یه ذغال فروش میشهکمال سوار اتوبوس میشه و از طرفی ٱکیا(نسلیحان آتاگول)هم میاد و سوار میشه،ٱکیا به راننده پول میده اما راننده میگه کسی بلیط نداره بهش بده!/ٱکیا تعجب میکنه و میگه مگه پولی نیست؟!(چون اولین باره که سوار اتوبوس میشه)/کمال هم به جای ٱکیا بلیط میده و در حین اتوبوس ترمز میکنه و کمال و ٱکیا بهم میخورن و وسایلشون میوفته کف اتوبوس بعد از اینکه وسایلشونو برمیدارن،ٱکیا میره میشینه رو یکی از صندلی ها،کمال نگاهش به ٱکیاست،ٱکیا دفتر نقاشیشو درمیاره و شروع میکنه به نقاشی کردن از چشمای کمال?،اما کمال متوجه نمیشه بعد از اون اکیا از یه پیرمرد نقاشی میکشه اینبار کمال متوجه میشه که ٱکیا یه نقاشه..کمال از اتوبوس پیاده میشه و راهشون جدا میشه اما کمال دلشو باخته به دختری که تازه دیدتش?صالح،دوست کمال،میاد و میگه زودباش باید بریم سرکارمون رو قایق داداش احمد،کمال هم با دوستش میره…ٱکیا میره به عمارتشون و معلوم میشه ٱکیا دختری از یه خانواده ی پولداره،مامانش بهش میگه کجا بودی؟/میگه با اتوبوس اومدم که چهره های جدید ببینم برای نقاشی کشیدن ٱکیا یه برادر به اسم اوزان داره،ٱکیا میره تو اتاقش و وسایلشو از تو کیفش در میاره و میبینه یه کتاب که مال خودش نیست بین وسایلشه،یادش میوفته که این کتاب مال اون پسری بوده که تو اتوبوس دیده، کتاب رو میزاره سر تختش و میره و شروع میکنه به نقاشی کردن…مامان اکیا به خدمتکارشون میگه تمام وسایل اکیا رو بشور چون با اتوبوس اومده،خدمتکار میاد و روتختی اکیا و وسایلشو میبره که تمیز کنه…کمال هنوز تو فکر ٱکیاست،دوستش هم متوجه میشه همش سربه سرش میزارهشب میشه و اکیا هنوز مشغول نقاشی کردنه که مامانش میاد و مهمانی داریم،خواهش میکنم یه لباس بپوش و بیا پیششون،ٱکیا نمیخواد بره اما مامانش میگه:این مهمانی خیلی برامون مهمه،اگه این توافق سر نگیره و سهام فروخته نشه برشکسته میشیم،حتما باید با عمو گالیپ(امکانش هست اسم این شخصیت رو جم عوض کنه چون یکم عجیبه اسمش?)شریک بشیم و با پسرش عامر خوب برخورد کن
ٱکیا لباسشو عوض میکنه و میاد به مهمونی…عامر عاشق ٱکیاست ولی همچنین دوست صمیمی اوزان اما ٱکیا خوشش از عامر نمیاد،گالیپ هم میخواد شرکتشو به عامر بده که ادارش کنهویلدان،مادر ٱکیا،دوسداره که عامر و ٱکیا باهم ازدواج کنن
کمال در خونشون با پدر و مادرش و همینطور برادر و خواهرش شام میخوره،حسین(پدر کمال) و فهمیه(مادر کمال) همش از کمال تعریف میکنن و میگن بازم درستاتو ادامه بده اما کمال میگه بعد از تموم شدن دانشگاه میرم معدن که کار کنم،تارُک(برادر کمال)به کمال حسودی میکنه و همش بهش تیکه میندازه
بعد از مهمونی،ویلدان با اوندر(پدر ٱکیا)حرف میزنه و میگه باید با عامر شریک بشی اما اوندر میگه نمیتونم به عامر اعتماد کنم اون ۷۰ درصد سهام شرکت رو میخواد،ٱکیا هم اتفاقی صحبت های مادر و پدرشو میشنوه و ناراحت میشه و میره تو اتاقش
کمال رو نشون میده که به ٱکیا فکر میکنه و لبخند میزنه در همون لحظه ٱکیا به نقاشی که از چشمای کمال کشیده نگاه میکنه.
سلام
واقعا ممنون بابت این خلاصه نویسی
خیلی زحمت میکشید
ی پیشنهاد دارم
لطفا این مطلب رو صفحه بندی کنید چون هرچی جلوتر بریم این صفحه طولانی میشه و خب پیدا کردن قسمت مورد نظر یکمی سخت میشه
بازم ممنون
سلام
پوریا جان ممنون از پیشنهاد شما به درخواست شما خلاصه هر۱۰ قسمت در یک صفحه قرار داده شد و در زیر مطلب چند صفحه شد و راحت تر می توانید قسمت مورد نظر را پیدا کنید
سلام
من ازسریال خوشم اومده ولی نمیتونم دانلود کنم ممنون میشم از قسمت ١٩-٣٠ بازیر نویس چسبیده برام بذارید
ممنون اززحماتتون
سلام
در این سایت فقط عکس ها و خلاصه داستان سریال ها نوشته می شود و سایت دانلود فیلم نیست .
ولی لینک دانلود رو برای شما ارسال میکنم
ممنونم بابت مطالب مفیدی که قرار میدید!