بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان عاشقانه

دلنوشته های بیا متفاوت باشیم

دلنوشته های بیا متفاوت باشیم دلنوشته های بیا متفاوت باشیم همسفر! در این راه طولانی، که ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد، بگذار خرده اختلاف‌هایمان باهم، باقی بماند. خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم؛ مطلقاً یکی. مخواه که هرچه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم …

بیشتر بخوانید »

دلنوشته فقط همین

دلنوشته فقط همین دلنوشته فقط همین  ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ؟ نخیرم ﺩﺭﻭﻏﻪ …. باور نکنی هاااااااااا ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ باهات حرف میزنمﻧﻔﺴﺎﻡ ﺗﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﻣﻮ ﮔﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ … فقط همین… ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺑﻬﺖ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﺸﻢ، ﻭ ﭼﺸﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ … …

بیشتر بخوانید »

دلنوشته گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن

دلنوشته گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن دلنوشته گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردن بیـن روح و بدن ات فاصله تعیین کردن نقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد “شک” …

بیشتر بخوانید »

دلنوشته های عاشقانه: پرستش

دلنوشته های عاشقانه: پرستش دلنوشته های عاشقانه: پرستش  دوستت دارم و نگرانم روزی بگذرد که تو تن زندگی ام را نلرزانی و در شعر من انقلابی برپا نکنی و واژگانم را به آتش نکشی. دوستت دارم و هراسانم دقایقی بگذرند که بر حریر دستانت دست نکشم و چون کبوتری بر …

بیشتر بخوانید »