خلاصه قسمت اول تا اخر عشق اجاره ای
خلاصه قسمت اول تا اخر عشق اجاره ای
پارت پنجم و آخر ادامه پارت چهارم عمر گفت صبح بخیز شما دستیار جدید هستین؟ دفنه گفت : آره منم اما شمااا بررررررهنه ای!! ! عمر هم گفت: ببخشید الان میرم لباسم رو بپوشم. خلاصه صبحانش رو خورد و با هم رفتن شرکت. در ضمن در شرکت دختری به نام یاسمین به عنوان معاون یا مدیر عامل کار میکنه که آدم جاه طلبیه و عاشق عمره و هی میخواد خودشو به عمر بندازه ولی عمر هیچ اهمیتی بهش نمیده از طرفی هم سینان عاشق یاسمینه .بزرگ ترین ترس نریمان اینه که عمر با یاسمین ازدواج کنه چون میترسه که
یاسمین همه ی ثروت خانواده رو بالا بکشه و اینارم بدبخت کنه. وقتی دفنه با عمر وارد شرکت شد و سینان رو دید خیلی تعجب کرد و خوشحال شد ولی سینان هم دفنه رو نشناخت و طوری باهاش حرف زد که انگار اولین بار میبینتش و به هم دست دادن. دیوار همه ی اتاق ها توی. محل کار شیشه ای و اتاق دفنه چسبیده به اتاق عمره . آخر اون روز دفنه قبل از رفتن به اتاق عمر رفت تا برنامه ی فرداش رو بهش بگه دفنه همینطوری داشت حرف میزد و عمر نا خداگاه به جای اینکه به حرفای دفنه گوش بده محو دفنه شده بود همون موقع بود که انگار یه جرقه ای روشن شد. فرداش وقتی دفنه رفت صبحانه ی عمر رو درست کنه شک کرده بود که نکنه عمر شناختتش ولی نمیگه واسه همین بعد صبحانه وقتی میخواستن برن دفنه قبل از باز کردن در پرسید ما قبلا همدیگرو دیدیم… ولی پشیمون شد بعد گفت: حالا هرچی بریم دیگه .درو باز کرد که بره بعد عمر درو بست دفنه چسبید به در عمر صورتش رو جلو برد… پایان قسمت اول #خلاصه#داستان#عشق کپی : ممنوع قسمتی از سریال رو امروز به صورت کلیپ در پیج میزارم اااگه علاقه داشته باشین و لایک و کامنت بزارین خلاصه قسمت دوم رو هم میزارم.
عکسهای زیبای سریال عشق اجاره ای
داستان تمام قسمت های سریال عشق اجاره ای در این مطلب
درست زمانی که فکر می کنی دیگه امیدی به هیچی نیز باید به معجزه هایی که در پیش رومونه مثبت نگاه کنیم. پیشنهاد عشق شیش ماهه پیش روی دفنه قرار داره و او با قبول این پیشنهاد مجبور می شه که یکی از افراد موفق در کشور را به خودش علاقه مند کنه و باهاش رابطه عاشقانه برقرار کنه. اما همراه واقعی و حقیقی او در این مسیر کسیه که عاشقش شده و الان هردو در یک مسیر دیوانه کنند قرار گرفتن و در حال تشکیل یک مثلث مرگبار هستند
بعد از خوردن صبحانه باهم راه افتادن و به سمت شرکت رفتن. در این میان توی شرکت یه دختر بسیار جاه طلب به نام یاسمین کار می کنه که به عمر علاقه خیلی زیادی داره و می خواد هر طور که شده عمر رو به دست بیاره اما از طرفی عمر به هیچ صورتی به یاسمین محل نمیذاره. سینان هم از طرف دیگه عاشق یاسمینه و نریمان هم همیشه این ترس توی دلشه که یاسمین بتونه عمر رو به چنگ بیاره و ثروت خانوادگی عمر به دست یاسمین بیفته و باعث بدبختی همه خانواده بشه
دفنه با عمر وارد شرکت شد و یهو سینان رو دید و کلی تعجب کرد. سینان با دیدن دفنه جا خورد ولی طوری رفتار کرد که انگار تا به حال دفنه رو ندیده و به صورت غریب با هم دست دادن . توی اتاق های اداره اتاق دفنه به اتاق عمر چسبیده و دیوار های اتاق ها شیشه ایه .
وقتی ساعت اداری تمام شد دفنه به اتاق عمر رفت تا برنامه های فردا رو با هم برنامه ریزی کنن . در حین حرف زدن با دفنه عمر ناخوداگاه محو دفنه شد و دیگه به حرفاش توجهی نمی کرد و در همین حین بود که توی ذهنش انگار یه جرقه زد
صبح روز بعد دفنه رفت تا برای عمر صبحانه درست کنه و در همین حین مشکوک شد که امکان داره عمر اونو شناخته باشه و به روش نیاره برای این که مطمعن بشه پیش عمر رفت و گفت ما قبلا جایی همدیگه رو ندیدیم؟ ولی از سوال خودش پشیمان شد و سریع گفت ولش کن هرچی حالا و در رو باز کرد که عمر بره. عمر اومد در رو بست و دفنه رو به در چسبوند و صورتش رو به صورت دفنه نزدیک کرد
عشق اجاره ای
خلاصه سریال عشق اجاره ای
خلاصه داستان سریال عشق اجاره ای
خلاصه داستان سریال عشق اجاره ای
خلاصه قسمت اول تا اخر عشق اجاره ای
منبع:فان جو
میشه همین طوری قسمتاشو بزارین مرسی از توضیحاتتون این سریال تو ترکیه کلی سرو صدا کرده