بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان کوتاه

داستان کوتاه و تاثیرگذار پیرمرد بیمار در انتظار پسرش

داستان کوتاه و تاثیرگذار پیرمرد بیمار در انتظار پسرش داستان کوتاه و تاثیرگذار پیرمرد بیمار در انتظار پسرش در این بخش داستان کوتاهی از فداکاری پسری میخوانید که به پیرمرد نا آشنای بیمار که در انتظار پسرش بود کمک کرد و…   داستان کوتاه و زیبای پیرمرد منتظر پرستار بیمارستان، …

بیشتر بخوانید »

زیباترین داستان کوتاه و شنیدنی آرزوی باقالی پلو با ماهیچه

زیباترین داستان کوتاه و شنیدنی آرزوی باقالی پلو با ماهیچه زیباترین داستان کوتاه و شنیدنی آرزوی باقالی پلو با ماهیچه   چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها افراد زیادی اونجا نبودن ۳ نفر ما …

بیشتر بخوانید »

داستان زیبا و کوتاه راننده باهوش انیشتن

داستان زیبا و کوتاه راننده باهوش انیشتن داستان زیبا و کوتاه راننده باهوش انیشتن   انیشتین برای رفتن به محل سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه همیشه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی …

بیشتر بخوانید »

داستان زیبا در مورد یک وکیل خیلی خسیس

داستان زیبا در مورد یک وکیل خیلی خسیس داستان زیبا در مورد یک وکیل خیلی خسیس     مسئولین یک مؤسسه خیریه بعد از تحقیق در مورد ثروتمندان شهرمتوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا  به این زمان حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده …

بیشتر بخوانید »

داستان جذاب کوتاه و بامعنای توقع لاک پشت ها

داستان جذاب کوتاه و بامعنای توقع لاک پشت ها داستان جذاب کوتاه و بامعنای توقع لاک پشت ها داستان کوتاه توقع لاکپشت ها مناسب برای کودکان و نوجوانان یک روز خانواده لاک پشت ها تصمیم گرفتند که به پیک نیک بروند از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی …

بیشتر بخوانید »

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد …

بیشتر بخوانید »

داستان زیبای کریم کیست؟

داستان زیبای کریم کیست؟ داستان زیبای کریم کیست؟  داستان کوتاه کریم کیست؟   درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره‌های تو …

بیشتر بخوانید »

داستان زیبای دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟

داستان زیبای دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟ داستان زیبای دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟  داستان زیبای دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟    داستان آموزنده دوست داری چه کاره شوی؟   همگی به صف ایستاده بودند تا از آنها پرسیده شود ؛ نوبت به او …

بیشتر بخوانید »

داستان زیبای مرد چوپان و شیوانا

مردی چوپان از دهکده ای دوردست، تعدادی گوسفند را با زحمت زیاد به دهکده شیوانا آورد و آنها را داخل […]

نوشته داستان زیبای مرد چوپان و شیوانا اولین بار در مجله تفریحی ۲روز پدیدار شد.

بیشتر بخوانید »