دردسرهای تازه «لطیف» و «بهار»

دردسرهای تازه «لطیف» و «بهار»

دردسرهای تازه «لطیف» و «بهار»

اخبار,اخبارفرهنگی ,بازیگران

در گوشه‌ای از پایتخت با آن همه ساختمان‌ بلند و خیابان‌های شلوغ، جایی هست که هنوز خورشید می‌تواند شوخ‌طبعانه از لابه‌لای شاخه‌های درختان سرک بکشد و برای زمین دلبری ‌کند، اینجا گویی آخرین خانه از خانه‌های سبز شهر است که صبحش را با زمزمه در نسیم آغاز می‌کند و جایی است برای تعریف قصه‌های لطیف؛ قصه‌ها و دردسرهایی عظیم اما شیرین.

کوچه پس کوچه‌های پنهان شده از دست‌بساز بفروش‌ها در منتهی الیه شمال‌شرقی پایتخت به خانه باغی می‌رسد که گویی هر اتاقش محصول بذرپاشی درختان میوه بر خاک است. اینجا، هم لطیف هست هم بقیه همسایه‌ها؛ از منیرخانم صاحبخانه جدی اما دلسوز گرفته تا فیروزه و بهار، میراب‌زاده و دریا و دیگران. فرحان هم هست. گاهی می‌آید و با خودش دردسرهایی می‌آورد که همواره ختم به خیر شده است؛ آخرین بار قصه کوبیدن خانه قدیمی را در گوش منیرخانم زمزمه کرده و تمام آدم‌های آ آن خانه را راهی این بهشت گمشده کرده است. چون برای منیر این مشارکت تنها در صورتی پذیرفتنی بود که همه مستاجرهایش همراه او باشند و همچنان همسایه‌اش بمانند.

گوشه دل تهران
خانه باغی که بیش از۷۰ سال قدمت دارد، میزبان آدم‌هایی است که «دردسرهای عظیم» می‌سازند؛ منیر خانم که همیشه صاحبخانه بقیه بوده و حرفش خریدار داشته است، با دیدن پله‌هایی که به انتهای باغ و اتاق‌های بالا ختم می‌شود، اولین اتاق‌ها را برای خودش برمی‌دارد. لطیف ساکن اتاقی در اولین پاگرد است. درست روبه‌روی درختان میوه و ایوانی که سقف خانه منیر است. فیروزه و بهار بالاترین اتاق‌های این خانه باغ را انتخاب کرده‌اند؛ جایی مشرف به تمام حیاط و پشت سرشان اتاق‌های میرزاده و دریا در دنج‌ترین گوشه این خانه باغ قرار گرفته است.

تقریبا از قسمت‌ یازدهم به بعد ماه رمضان به قصه هم می‌رسد و همسایه‌ها پای سفره افطاری که در حیاط خانه پهن می‌شود، خواهند نشست و با هم بودنشان را با همه دردها و دردسرها پاس خواهند داشت.

مهران مهام، تهیه‌کننده دردسرهای عظیم ۲ می‌گوید این خانه جان می‌دهد برای نمایش زندگی صمیمانه و ساده‌ای که این روزها فراموش شده و جان می‌دهد برای مناسک ماه مبارک رمضان؛ سحرها و افطارهایی که همسایه‌ها دور هم جمع می‌شوند و همدلی می‌کنند.

وقتی مهام و همکارانش این خانه باغ را برای ساخت سریال انتخاب کردند،‌ تقریبا ویرانه بود. آنها دستی به سر و روی اتاق‌ها کشیدند و فضا را برای س ت چهار خانواده مستقل آماده کردند. برای لطیف اتاقی با آشپزخانه و امکانات ساده ساخته شده و تزئینات، وسایل و مبلمان فصل اول سریال به این خانه باغ منتقل شده چون همه اینها بخشی از هویت آدم‌ها و قصه‌های دردسرهای عظیم را شکل می‌دهند.

مهام می‌گوید: اینجا متعلق به حاج‌آقایی به نام کریمی است. نه آب دارد، نه برق و نه گاز. کابل کشیده‌ایم و از آب چاه استفاده می‌کنیم اما در عوض فضای بسیار زیبایی دارد. اگر از شمال شرق وارد تهران بشوید اینجا پلاک یک محسوب می‌شود.

او امیدوار است این خانه باغ برای ساخت سریال‌های بعدی و البته به‌عنوان یک فضای گردشگری حفظ شود و به این منظور از شهردار منطقه و ناحیه دعوت کرده بیایند و فضا را ببینند. شهرداری برای همکاری با تولیدکنندگان این سریال بخشی از مسیر را آسفالت کرده اما مهام امیدوار است شهرداری یا صداوسیما این خانه باغ را بخرند و اداره آن را برای کسب درآمد به‌دست هنرمندان بسپارند.

از نگاه مهام، آینده فیلمسازی کشورمان به چنین فضاهایی بسیار نیاز خواهد داشت. او می‌گوید: نوستالژی این خانه باغ‌ها و زیبایی بصری آنها بسیار به جذاب شدن فیلم‌ها و سریال‌ها کمک می‌کند. مردم را از فضای بتون و آجر و سیمان بیرون می‌کشد و دلشان را تازه می‌کند.

خانه باغی که سریال دردسرهای عظیم در آن ساخته می‌شود اگرچه در ارتفاع بیشتر از ۱۸۰۰ متر قرار دارد و مجوز ساختمان‌سازی در چنین ارتفاعی صادر نمی‌شود اما همچنان در معرض ساخت و سازهای بی‌رویه قرار دارد و ممکن است روزی که خیلی دیر نیست دیگر نباشد.

تهیه‌کننده این سریال معتقد است ساخت سریال در آپارتمان‌های شهری به هجرت مردم از شهرها و روستا‌ها دامن می‌زند و جامعه را به سمت تجمل‌گرایی سوق می‌دهد. از نگاه مهام نویسندگان، کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان باید بدانند امواج تلویزیون تا دورترین نقاط این سرزمین می‌رود و ایران فقط تهران نیست.

همان آدم‌های همیشگی
مهران رجبی تازه از راه رسیده و در حیاط زیبای این خانه باغ، زیر درخت توت نشسته و ناهارش را می‌خورد. الناز حبیبی، امیر غفارمنش و چند نفر دیگر در گوشه دیگری از باغ در آلاچیق نشسته‌اند. هر گوشه از باغ کسی سر در کار خود دارد. در بالاترین نقطه این باغ، جایی که ایوان خانه میرزاده محسوب می‌شود، دریا دارد رخت پهن می‌کند. قرار است لطیف از راه برسد و سراغ کسی را بگیرد که بعد می‌فهمیم یک کودک است. این صحنه بی‌دغدغه و آرام ضبط می‌شود. جواد عزتی همه گوجه‌ سبزهای نزدیک ایوان را از شاخه کنده و با دستیاران صحنه و دوستانش در پشت صحنه قسمت کرده است. حالا چشم به چغاله‌هایی دارد که کمی آن‌ طرف‌تر شاخه‌های نازک درختچه‌ای را سنگین کرده اما عزتی دلخور است که درختچه آن سوی دیوار در باغ همسایه سبز شده و خوردنش جایز نیست.

عزتی چشم به درختچه‌ها دارد و صفا آقاجانی به این فکر می‌کند چرا در صحنه‌ای که تصویربرداری شد شلوار شسته شده و خیس را قبل از پهن کردن جلو صورت جواد عزتی نتکانده است اما تصویربرداری انجام شده و باید همه دوربین‌ها به خانه منیرخانم منتقل شود. دستیاران، دوربین‌ها و دیگر تجهیزات تصویربرداری و صدابرداری را روی شانه‌هایشان می‌گذارند و از پله‌ها پایین می‌آیند.

در حالی که گروه برای ضبط نماهای مربوط به خانه منیر خانم آماده می‌شود، مهران رجبی در عجیب‌ترین جای این خانه باغ نماز می‌خواند. کمی آن سوتر از خانه منیر، تونلی دیده می‌شود که دیواره‌هایش با سنگ پوشانده شده است، این تونل به فضایی مدور با سقف گنبدی شکل ختم می‌شود؛ جایی که بیش از۷۰ سال پیش آغل گوسفندان بوده و به خاطر معماری خاصش روزها خنک و شب‌ها گرم است. این بخش از خانه باغ در سریال دردسرهای عظیم۲ دیده نخواهد شد اما آن‌قدر زیبایی در آن خواهیم دید که بود و نبود یک آغل تاثیر چندانی نداشته باشد.

خانه منیرخانم مانند دیگر خانه‌ها از یک اتاق و یک آشپزخانه تشکیل شده و به قدری کوچک است که دوربین‌ها در آشپزخانه جای می‌گیرند تا داخل اتاق را تصویربرداری کنند. پنجره اتاق با پارچه سیاه پوشانده شده تا نور شدید خورشید کنترل شود. منیر خانم (شهین تسلیمی) داخل اتاق نشسته و ارسلان (امیر غفارمنش) از او می‌خواهد خانواده فرحان را یک شب به خانه خودشان دعوت کنند. در ادامه بهار از حیاط می‌گذرد و به ارسلان بابت خریدن ماشین شاسی‌بلند تبریک می‌گوید.

تصویربرداری هر نمایی که آغاز می‌شود، فرمان سکوت می‌دهند. هر کسی در هر گوشه از باغ در هر حالتی که باشد فرمان می‌پذیرد و گفت‌وگوها به پچ پچ بدل می‌شود اما پرندگان غوغا می‌کنند. بلبل، قناری، بلبل خرما و حتی دارکوب دلیلی برای سکوت نمی‌بینند بخصوص وقتی که هر صدایی از آنها به شیرینی دردسرهای عظیم می‌افزاید.

علیرضا کاظمی‌پور و امیر عربی در مقام نویسنده کوشیده‌اند، ماجراها در فضای باز روایت شود تا زیبایی‌های این خانه باغ در سریال به نمایش درآید. برزو نیک‌نژاد هم تلاش کرده در انتخاب زاویه‌ها به زیبایی‌های محیط و طبیعت اطراف توجه داشته باشد.

تصویربرداری صحنه‌های مختلف، آرام و باحوصله انجام می‌شود؛ کسی نمی‌داند طبیعت سبز و زیبا، دوستی‌ها و همکاری‌های با سابقه یا چه دلایل دیگری باعث شده این آدم‌ها چنین بی‌تشویش کار کنند ، در حالی که طبق برنامه‌ریزی‌های مجتبی‌ خادم‌زاده تا آخرین روز ماه رمضان درگیر تولید این سریال هستند.

خادم‌زاده می‌گوید: به‌دلیل نزدیکی به کوه ، نور خورشید را زودتر از زمانی که در مرکز شهر هستیم، از دست می‌دهیم. باید طوری پیش برویم که سریال بموقع به پخش برسد.

تصویربرداری سریال دردسرهای عظیم‌۲ از ۲۱ فروردین آغاز شده و بیش از ۱۰۰ روز ادامه خواهد داشت. تیتراژ سریال همان تیتراژ قبلی است که با اجرای تازه‌تر و متفاوت‌تر ارائه می‌شود و البته چند بازیگر هم به جمع بازیگران این سریال اضافه شده است.

سوپراستار کوچولو
لطیف، عاشق سینماست و بزرگ ترین حسرت زندگی‌اش این است که کاش بازیگر بزرگی می‌شد اما تقدیر با آرزوهای آدم‌های ساده که چیز زیادی در دل و دستشان نیست، سر صلح ندارد. همین تقدیر بود که فصل پیش لطیف را راهی قبرستان کرد و از او یک راننده ماشین نعش کش ساخت و با پیدا شدن یک نوزاد در آخرین قسمت از فصل اول می‌شد فهمید دردسرهای عظیم دیگری در راه است.

لطیف این‌بار به «ساحل» پناه می‌دهد؛ دخترکی با چشم‌هایی شبیه دریا که سرنوشت او را از دامن پر مهر مادر به زندگی پر تلاطم لطیف انداخته است. ساحل بکرایی که عمرش به یک سال هم نرسیده می‌تواند سوپراستار دردسرهای عظیم ۲ باشد.

رابطه‌ ساحل با دریا، میرزاده و حتی منیرخانم آن‌قدر خوب است که انگار اهل همین خانه باغ و از جنس همین آدم‌هاست. بجز وقت‌هایی که شیر می‌خورد یا در آغوش مادر به خواب می‌رود، در بقیه اوقات روی دست‌ بازیگران و عوامل به گشت و گذار باغ می‌رود و فضا را از عطر دلپذیر معصومیت پر می‌کند. با وجود ارتباط صمیمانه‌ای که ساحل با همه بازیگران دارد، برای جواد عزتی طور دیگری می‌خندد و البته بیشترین حضور در مقابل دوربین را این دو تجربه می‌کنند.

جواد عزتی در نقش لطیف با ساحل که تا مدت ها بچه خطابش می‌کنند، ماجراهای بسیاری از سر می‌گذرانند اما آدم‌های دیگر هم قصه خودشان را دارند. فرحان با بازی مهدی هاشمی بعد از آن که راز زنده ماندنش فاش شده، سر به بیابان گذاشته است اما آرام آرام از نیمه‌های سریال سر و کله‌اش در داستان پیدا می‌شود و لطفی را که لطیف و همسایه‌هایش در فصل قبل به او داشته‌اند ، جبران می‌کند.

منیرخانم با بازی شهین تسلیمی، بهار با بازی الناز حبیبی، میرزاده با بازی مهران رجبی و از همه بیشتر فیروزه با بازی مریم سعادت ماجراهای خودشان را دارند. دردسرهای عظیم۲ علاوه بر داستان لطیف، پرده از راز خانوادگی فیروزه هم بر می‌دارد. خانواده همسر فیروزه در این فصل به مخاطب معرفی می‌شوند و فاصله طبقاتی شوک‌آور زندگی او و خانواده همسرش را خواهیم دید.

فریده سپاه‌منصور در نقش مادر شوهر فیروزه، حسین محب‌اهری در نقش پدر شوهر، امیرحسین صدیق در نقش برادر شوهر، مه‌لقا باقری در نقش همسر برادر شوهر و سولماز غنی در نقش خواهر همسر برادر شوهر فیروزه در فصل دوم این سریال به جمع بازیگران اضافه شده‌اند.

بجز این خانه باغ، بیمارستان، جاده شمال و چند مکان دیگر هم در خدمت روایت داستان بوده است. بخش‌هایی که داستان مهندس فرحان را روایت می‌کند، در شمال تصویربرداری شده و ماجراهای مربوط به خانواده همسر فیروزه در شهرک غرب تولید شده است.

سازندگان فصل دوم سریال معتقدند این فصل داستان‌های پرکشش‌تری دارد. مهام امیدوار است امسال با وجود سریال‌هایی مانند «پایتخت ۴» و «دردسرهای عظیم۲» باردیگر مردم فرصتی داشته باشند که چند سریال خوب را با هم تماشا کنند.

او پایتخت را رقیبی برای دردسرهای عظیم نمی‌داند و معتقد است اگر رقابتی درکار باشد بهتر آن که تنگاتنگ باشد؛ اما برزو نیک‌نژاد به عنوان یک کارگردان جوان حق دارد اندکی نگران باشد؛ رقابت با کارگردان کهنه‌کاری مانند سیروس مقدم ساده نیست هر چند حضور تهیه‌کننده‌ای چون مهام، بازیگرانی مجرب و محبوب و البته یک ناظر کیفی با تجربه چون علیرضا افخمی، ارتقای کیفیت فصل دوم دردسرهای عظیم را نوید می‌دهد.
اخبار  فرهنگی  –  جام جم

 

اخبار فرهنگی, بازیگران, عکس بازیگران, بازیگران ایرانی, بازیگران زن, عکس بازیگران ایرانی, عکس های بازیگران

پارس وی دی اس

درباره‌ی فان جو

منو به حال من رها نکن تو که برای من همه کسی اگه هنوزم عاشق منی چرا به داد من نمی رسی....

حتما ببینید

آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟

آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟ آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟ با …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *