اگر می‌خواهید «کمپین تحریم خودرو» بشکند، به این سؤالات پاسخ دهید!

اگر می‌خواهید «کمپین تحریم خودرو» بشکند، به این سؤالات پاسخ دهید!

اگر می‌خواهید «کمپین تحریم خودرو» بشکند، به این سؤالات پاسخ دهید!

صحبت های وزیر صنعت آنقدر تند بود که به فاصله چند روز، هنوز درباره آن می‌گویند و می‌نویسند؛ برخی در دفاع از نظرات وزیر که معتقد است نخریدن این محصولات وطنی ضرر زدن به کشور است (و البته این منظور را با جملات بسیار نامناسب بیان می‌کند) و بسیاری در رد استدلال هایی که امثال نعمت زاده یا مدیران ایران خودرو و سایپا می‌آورند.آنچه در این میان اهمیت دارد، قدمت چندین ماهه کمپین «نه به خرید خودروهای صفر» است که اگر مورد توجه قرار گیرد، حرف های ناگفته زیادی در بطن آن نهفته است؛ حرف هایی که از سوالات بی پاسخ نشأت می‌گیرند و در سالیان سال هیچ مدیر و مسئولی نخواسته یا لازم ندیده که به آنها پاسخ گفته و گامی در راستای شفاف سازی بردارد.

البته پرسش درباره خودروهای وطنی بسیار است، ولی شاید قدیمی ترینشان، سؤالی است که درباره نرخ تمام شده این محصولات وطنی پرسیده می‌شود و تا دلتان بخواهد، شایعاتی مختلفی به آن سنجاق شده است؛ شایعاتی درباره سهم بردن برخی نهادها از سود این صنعت که برای تأییدشان هم گزاره های مختلفی در اختیار شنونده قرار می‌گیرد. مثل این سؤال که چگونه پراید را در فلان کشور و سمند را در بهمان مملکت به نرخ ارزان تری می‌فروشند و در ایران برایشان قیمت بیشتری تعیین می‌کنند؟

به عبارت بهتر سال هاست، جامعه تشنه شنیدن جوابی است که با آن، نرخ تمام شده این محصولات و میزان سود این خودروسازان که ملی خوانده می‌شوند، متوجه شود؛ اما دریغ از یک جواب. آن هم در شرایطی که اگر قرار باشد سود فلان کارخانه فولاد را محاسبه کنیم، خواهیم توانست به اعداد تقریبی آن دست پیدا کنیم. جالب تر آنکه می‌بینیم نهادهایی که چشمشان به دستان مردم است، ترجیح می‌دهند مسائل مالی را با مردم شفاف کنند و بر این اساس است که کمیته امداد هم درآمد خود از صندوق های صدقات را بازگو می‌کند.

بنابراین، آیا عجیب است مردم «ملی» بودن صنایع خودروسازی را چیزی جز شعار ندانند و از وقوع کمپین تحریم خودرو و اثراتی که به دنبال داشته، خرسند باشند؟

به این پرسش می‌توان ابهامات فراوان دیگری را افزود که سالهاست به اذهان ایرانیان تزریق شده و هیچ تلاشی برای زدودنشان صورت نگرفته است. مثل ماجرای جایگزینی پیکان با محصولی که «پیکان جدید» خوانده می‌شد و بعدها سمند نام گرفت؛ همان محصولی که قرار بود با نرخ پیکان راهی بازار شود و در زمان رونمایی، در قالب محصول روز دنیا و با نرخی که به نرخ خودروهای جهانی تنه می‌زد، عرضه شد.

مشابه این اتفاق در زمان رونمایی از پراید نیز رخ داد؛ آن زمان که روزنامه های کثیرالانتشار، روزهای متمادی آگهی را منتشر می‌کردند که در آن از مردم خواسته شده بود برای خودروی ارزانی که قرار است سایپا در دو تیپ متفاوت تولید کند، نام ایرانی انتخاب کنند و بعد با کلی آب و تاب اعلام کردن که از میان نام های فراوانِ رسیده، «نسیم» و «صبا» را برای کیای صندوق دار و هاچ بک انتخاب و به قید قرعه به دو نفر از شرکت کنندگان در این فراخوان، دو خودرو صفر اهدا کرده‌اند.

آن روز هم کسی نگفت چرا نرخ آن خودروی ارزان قیمت یکباره با ترازهای جهانی نرخ خودرو هماهنگ شد و چه اتفاقی سبب شد که همچنان پیکان، ارزانترین خودرو کشورمان بماند؛ بماند که در همه این گیر و دارها، هر بار محصولی جدید روانه بازار می‌شد، تولید کنندگان پیکان هم به نرخ خود اضافه می‌کردند!

آخرین پرده این اتفاق زمانی رخ داد که قرار بود ال ۹۰ در کشورمان ساخته شود؛ پروژه‌ای که دست بر قضا آن هم ملی لقب گرفته بود و قرار بود هر دو خودروساز بزرگ کشور در تولیدش نقش داشته باشند تا محصول نهایی با نرخ ۵ میلیون تومان راهی بازار شود؛ اما دست آخر همه دیدیم که این گونه نشد.

با این حساب، آیا بی انصافی نیست از به ستوه آمدن مردم گلایه کنیم و انتظار داشته باشیم با این همه بلایی که به سرشان آورده‌ایم، برای یک بار هم که شده طغیان نکرده و خرید خودروهایی که هیچ چیز درباره تولیدشان شفاف نیست را تحریم نکنند؟ آیا غیر از این است که این تحریم، نتیجه غایی سکوت هایی است که سالها اتخاذ کردیم تا پرسش های مردم درباره صنعت خودرو، کهنه شوند، شاخ و برگ بیابند و در نهایت به پاسخی خودجوش گره بخورند؟

به عبارت بهتر، می‌توان از مسئولان و به ویژه دست اندرکاران صنعت خودرو در کشور پرسید، کی و کجا شما و اسلافتان با مشتریان خود منصفانه رفتار کردید که اکنون رفتار تحریمی مردم را غیر منصافه می‌خوانید؟ مگر نه اینکه در دنیای مدرن امروزی، شرط برقرار ماندن یک تجارت، شفافیت با مشتریان است؛ آیا منصفانه این نیست که برای یک بار هم شده، هزینه های تولید خودرو را فهرست کرده و آنقدر جزئی ماجرا را توضیح دهید و سود خود در هر محصول را اعلام کنید و بعد توقع داشته باشید که در مقابل صداقتتان، مردمی که به نوعی از شما رویگردان شده‌اند، همان مردمِ سابق شوند که خودروهایتان را می‌خریدند؟

آیا این نهایت بی انصافی نیست که تحریم شکل گرفته در انتهای انبوه سؤالات بی پاسخ را بی اشاره به گذشته تفسیر کنید و نتیجه بگیرید چون در اثر این تحریم، خودروسازان چینی که بنجل می‌سازند، برنده خواهند شد، پس باید به تحریم پایان داد؟ براستی چه کسی پای چینی ها را به بازار خودرو در کشورمان باز کرد و راه خاتمه دادن به حیات ایشان در ایران از زیر دست چه کسانی عبور می‌کند؟

اصلا بیایید حقیقت را درباره همه بگویید؛ هم درباره خودروهای ساخت ایران و هم درباره محصولات بی کیفیت چینی که مدعی هستید در نتیجه این کمپین تحریمی، سود می‌کنند. باور کنید اگر برای مردم شفاف درباره خودروسازی ملی توضیح دهید و تلاش کنید که به عمر شایعه های چند ده ساله در این عرصه پایان دهید، نه خودروسازهای چینی و نه هیچ گروه و فرقه دیگری نخواهند توانست مردم را از خرید محصول ملی گریزان کنند؛ همان گونه که پیش از این هم کسی نتوانسته بود بازار پر رونق خودروسازان داخلی را کساد کند؛ چه برسد تهدید به تعطیلی!

منبع : تابناک

 

 

پارس وی دی اس

درباره‌ی فان جو

منو به حال من رها نکن تو که برای من همه کسی اگه هنوزم عاشق منی چرا به داد من نمی رسی....

حتما ببینید

آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟

آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟ آیا کاشت مو درد دارد یا خیر؟ با …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *