متن وشعر تسلیت،متن آگهی ترحیم،متن سنگ قبر

متن وشعر تسلیت،متن آگهی ترحیم،متن سنگ قبر

متن وشعر تسلیت،متن آگهی ترحیم،متن سنگ قبر

متن آگهی ترحیم ۱

جوان نازنین در خاک رفتی / از این دنیای غم، غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوستداران / چو گل پاک آمدی و پاک رفتی

 متن آگهی ترحیم ۲

بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم / من به داغ تو جوان رفته زه دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان / من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم

متن آگهی ترحیم ۳

 گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود / گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود / گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود

متن آگهی ترحیم ۴

گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است / می چیند آن گلی که به عالم نمونه است

  متن آگهی ترحیم ۵

دیدی ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد
تیغ طوفان بلا با گل بی خار چه کرد
شعله شمع به آرامی و مظلومی سوخت
داغ آن با دل پروانه بی یار چه کرد

متن آگهی ترحیم ۶

 رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوز
هر کجا می نگرم روی تو پیاست هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبانست هنوز

  متن آگهی ترحیم ۷

رفت آن یار داغ و صد اندوه
به دل داغدار یار نهاد
ما پس ز ماندگان قافله ایم
او به منزل رسید و بار نهاد

 متن آگهی ترحیم ۸

این  گنج نهان در دل خانه پدرم  بود
هم بال و پرم بود و همی تاج سرم بود
هرجا که زمن نام و نشانی طلبیدند
هم  نام بلندش سند معتبرم بود

  متن آگهی ترحیم ۹

گوهر از خاک بر آرند و عزیزش دارند / بخت بد بین که فلک گوهر ما برده به خاک

 متن آگهی ترحیم ۱۰

هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است / گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد / وقت آن است که بدرود کنی زندان را

 متن آگهی ترحیم ۱۱

 کاش آن شب را نمی  آمد سحر / کاش گم در راه پیک بد خبر
تا پدر رفت آن سحر از پیش رو / بی نشان را خاک تیره شد به سر

شعر سنگ قبر

بنویسید بعد مرگم روی سنگ

آنکه اینجا در زیر این سنگ هم آغوش با خاک شده

عاشقی دل خسته بود

عاشقی که عشقش را هیچ گاه فراموش نکرد

عاشقی که عاشق او بود…

بنویسید بعد از مرگم روی سنگ

آن که خاک را نقاب چهره اش کرده

عاشق کسی بود که او را از بحر غم نجات داده

و فرشته ی نجاتش تنها او را یک دوست می دید نه یک  معشوق

…

شعر سنگ قبر

سنگ قبرم را نمیسازد کسی

مانده ام در کوچه های بی کسی

بهترین دوستم مرا از یاد برد

سوختم خاکسترم را باد برد

شعر سنگ قبر

بنویسید بعد مرگم روی سنگ  با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ

اینکه اینجا خفته در این گور سرد  بودنش را هیچ کس باور نکرد

شعر سنگ قبر

چندان بخورم شراب کاین بوی شراب

آید  ز تراب  چون  روم   زیر  تراب

گر بر سر خـاک  من  رسد  مخموری

از بوی شراب من شود مست و خراب

شعر سنگ قبر

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید

گل تاب فشار در و دیوار ندارد

شعر سنگ قبر

چو بر خاکم بخواهی بوسه دادن

رخم را بوسه ده کاکنون همانم

شعر سنگ قبر

چو رخت خویش  بر بستم از این خاک     همه گفتن با ما اشنا بود

ولیکن کس ندانست این مسافر        چه کفت و با که گفت  و از کجا بود

شعر سنگ قبر

مرغ دل پر میند تا زین قفس بیرون شود      جان بجان امد توانش تا دمی مجنون شود

کس نداند حال این پروانه دلسوخته               در بر شمع وجود دوست اخر چون شود

شعر سنگ قبر

بر سنگ مزارم بنویسید آشفته وسرد و  خاموش

همه دنیا کرده اند مرا فراموش فراموش

شعر سنگ قبر

نیه باخرسان منم کیمی – من باخاردم سنین کیمی – یاتاجاقسان منم کیمی – باخاجاقلار سنین کیمی!

( روی قبرم بنویسید!)

شعر سنگ قبر

تا بودم ای رفیق ندانستی که کیستم

روزی به سراغ حال من آمدی که نیستم

شعر سنگ قبر

هذا جنایه ابی و ما جنیت ابدا

(این جنایه پدرم است و من هرگز جنایت نکردم)

شعر سنگ قبر

اگر به خانه من آمدی

برای من ای مهربان ، چراغ بیار

و یک دریچه که از آن

به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم!

شعر سنگ قبر

مردن آن نیست که در خاک سیاه دفن شوم

مردن آن است که از خاطر تو با همه خاطره ها محو شوم

شعر سنگ قبر

چون مرده شوم خاک مرا گم سازید

احوال مــرا  عبرت  مــردم  سازید

خاک  تن  من  به  باده  آغشته کنید

وز  کـالبدم  خشت  سر  خم سازید

شعر سنگ قبر

جوان ناکام   شادروان   جنت مکان    خلد آشیان

شعر سنگ قبر

افسرده دلی خسته در این خلوت خاموش

او زاده غمهای جهان بود گشت فراموش

شعر سنگ قبر

بر سنگ مزارم بنویسید که بیدار نبود

او خفته  به خاک  از غم  بسیار  نبود

بر سنگ مزارم بنویسید  که هنگام سفر

عاشق شده و در تب دیدار نبود

آنگاه که در گور نهادند مرا

همه دانند به جز قسمت و اجبار نبود

شعر سنگ قبر

گلی بودم چه وقت چیدنم بود      جوان بودم چه وقت چیدنم بود

شعر سنگ قبر

برسنگ قبرم بنویسید خسته بود اهل زمین نبود نمازش شکسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر که سراپا شکسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود چشمان او که دائماً از اشک شسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد نشسته بود

شعر سنگ قبر

وصیت نامه ی عشق

مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در

طابوتی بگذارید از چوب تا بدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد

دستهایم را بر روی ام قرار بدهید تا بدانند همیشه دوست

داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشمهایم را باز بگذارید تا بدانند

همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا

بدانند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد . مرا در آفتاب

بگذارید تا بدانند عشق من شعله ور شد

شعر سنگ قبر

یک چند به کودکی ، به استاد شدیم

یک چند ز استادی خود شاد شدیم !

پایان سخن شنو که ما را چه رسید

از خاک برآمدیم و بر باد شدیم !!

شعر سنگ قبر

فاتحه ای چو آمدی بر سر ی خسته ای  بخوان

لب بگشا که میدهد لعل  لبت  به مرده جان

آنکه به پرسش آمدو فاتحه خواند و میرود

گو نفسی که روح را میکنم از پی اش روان ….

بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناخت.

مهربون بود ولی مهر نورزید.

طبیعت را دوست داشت ولی از آن لذت نبرد.

در آبگیر قلبش جنب و جوش بود ولی کسی بدان راه نیافت.

در زندگی احساس تنهایی نمود ولی هرگزدل به کسی نداد.

 

متن,وشعر,زیبا,برای,تسلیت,اشعار,کوتاه,برای,آگهی,ترحیم,متن,های,زیبا,برای,سنگ,قبر,و,آگهی,ترحیم,شعر،پیامک,و,متن,زیبا,برای,تسلیت,سنگ,نوشته,های,سوزناک,شعری,برای,اعلامیه,فوت,و,پیام,تسلیت