سعید چنگیزیان: شخصیت پویا قوی و مستحکم است + عکس بیوگرافی

سعید چنگیزیان: شخصیت پویا قوی و مستحکم است + عکس بیوگرافی

سعید چنگیزیان: شخصیت پویا قوی و مستحکم است + عکس بیوگرافی

سعید چنگیزیان بازیگر سریال گاهی به پشت سر نگاه کن متولد ۱۳۵۶ در سمنان است. وی فارغ التحصیل رشته کارگردانی از دانشگاه سینما و تئاتر است.

سعید چنگیزیان از جمله بازیگران فعال و درجه یک تئاتر است که کارهای درخشانی در عرصه بازی در صحنه دارد مثل تن‌تن و راز قصر مونداس، باغ آلبالو و غیره و این روزها در نقش اصلی نمایش ستوان آینیشمور حسن معجونی بازی متفاوتی ارائه کرده است. چنگیزیان مثل اغلب بازیگران تئاتر در این چند سال اخیر به بازی در حوزه سینما روی آورده است و در فیلم‌‌هایی نظیر دهلیز و دختر شاه پریون بازی کرده است. سعید چنگیزیان در سریال گاهی به پشت سرت نگاه کن در قالب یک شخصیت خاکستری درون‌گرا بازی متفاوتی از خودش ارائه کرده است. با چنگیزیان درباره ابعاد نقش پویا و ویژگی‌‌های نقش‌‌های خاکستری و منفی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

در کارنامه کاری‌تان بازی در فیلم‌‌های تجاری مثل دختر شاه پریون یا فیلم‌هایی مثل آسمان زرد کم عمق و دهلیز دیده می‌شود. آیا به تنوع نقشی علاقه دارید؟

من در میان پیشنهادات کاری نقش بهتر را انتخاب  و تلاش می‌کنم نقش را به بهترین شکل ممکن ایفا کنم و نقشم برای مخاطب باورپذیر و ملموس باشد و برای ایفای نقش پویا تمام تلاشم را به کار بستم تا شخصیت پیچیده و چندلایه او را به خوبی بازی کنم تا مخاطب او را باور کند.

یکی از ویژگی‌‌های بارز شما در عرصه بازیگری و به خصوص در تئاتر، ایفای نقش‌های رئالیستی است.

 همیشه تلاش می‌کنم به نوعی نقشم را بازی کنم که برای مخاطب قابل باور باشد و شخصیت بعد و روح داشته باشد و دوست دارم نقش‌‌های رئالیستی را بازی کنم. موقعی که به نقشی که بازی می‌کنم، علاقه داشته باشم، انرژی مضاعفی پیدا می‌کنم تا با نقش روبه‌رو شوم. در هر حال بازیگری که در تئاتر بازی کرده است، به درام توجه می‌کند و همچنین تمام ذهنش معطوف به بازیگری‌ است.

آیا در گذشته با مازیار میری همکاری داشته‌اید؟

 فیلم‌‌های میری را دنبال می‌کردم و البته افشین هاشمی که در بخش انتخاب بازیگران سریال بود، مرا به مازیار میری معرفی کرد و از همکاری با مازیار میری بسیار خوشحالم چراکه دقت و نوع سلیقه‌شان برایم قابل احترام بود و از طرفی نیز دست بازیگر را برای ایده دادن باز می‌گذارند تا با مشورت با ایشان ایده‌ها شکل بیرونی بگیرند و از این همکاری رضایت دارم.

آیا افشین هاشمی در زمینه بازیگردانی هم در کار حضور داشت؟
 نه، فقط در حوزه انتخاب بازیگران سریال حضور داشت.

از ابتدا قرار بود در نقش پویا بازی کنید یا برای نقش دیگری هم در نظر گرفته شده بودید؟

از اول فقط برای نقش پویا انتخاب شده بودم.

یکی از ویژگی‌‌های داستان سریال گاهی به پشت سرت نگاه کن این است که پیشینه و عملکرد برخی شخصیت‌ها مثل پویا برای مخاطب ناشناخته است.

بله، این شیوه‌ای بود که در داستان وجود داشت و مورد رویکرد مازیار میری بود. از همان ابتدا با کارگردان به این نتیجه رسیدیم که مخاطب کمی دیر متوجه این شود که چه اتفاقی قرار است برای خانواده تابش بیفتد و به این خاطر که پویا همیشه همراه جلال تابش است، این موقعیت برای ما به خوبی فراهم بود تا بتوانیم میزان پنهان‌کاری‌اش را نشان دهیم. همه تلاش‌مان را به کار بستیم تا به نقطه‌ای برسیم که شخصیت پویا کشف می‌شود و ماجرای عاطفی زندگی‌اش و… دیده می‌شود. پویا شخصیت جذابی است چراکه همه اتفاق‌ها را می‌بیند و بعد از آن عکس‌العمل نشان می‌دهد. شخصیت منفی‌ای که بسیار باهوش است.

به هر حال پویا شخصیت چندلایه و مرموزی دارد.

بله، آدم صاف و ساده‌ای نیست و درونش با بیرونش یکی نیست.

 به نظر می‌رسد شخصیت پویا همراه با سیاهی‌‌های وجودی و درونی است.

بهتر است صبر و داستان سریال را پیگیری کنیم زیرا توضیح بیشتر، داستان سریال را لو می‌دهد. به هر حال در درام سریال اتفاقی که برای خانواده پویا در گذشته رخ داده، بسیار مهم و تعیین‌کننده است.

با توجه به گذشته تلخ و سرشار از فقری که  داشته پویا در جوانی و بزرگسالی تلاش کرده با رسیدن به موقعیت مالی گذشته‌اش را جبران کند.

بله، پویا از اتفاقاتی که در گذشته برای خانواده‌اش رخ داده است. احساس اندوه و عصبانیت دارد و دوست داد انتقام این وضعیت را از مسببش بگیرد. همه این قضایا باعث شده پویا شخصیت مستقل، قدرتمند و زیرکی داشته باشد و به خوبی می‌تواند شرایط را مدیریت کند و به اصطلاح مثل یک بازیگر توانا می‌تواند نقش بازی کند و مدام بر حسب شرایط رنگ عوض کند.

نوع بازی و نوع نگاه‌هایی که در بیشتر صحنه‌ها دارید، این حس شخصیتی پویا را که یک آدم تا حدی تشنه انتقام و روان‌پریش دارد و تلاش می‌کند این ویژگی را در پس ظاهر مودبش مخفی کند، به مخاطب منتقل می‌کند؟

به هر حال باید بازیگر بتواند مختصات نقش را به درستی ایفا و ذهن مخاطب را درگیر کند که این شخصیت چه ویژگی‌ای دارد و در قسمت‌‌های بعد چه واکنش و کارهایی انجام خواهد داد. شخصیت پویا به تدریج و در قسمت‌‌های بعدی سریال آشکار می‌شود.

حضور پویا در کارخانه و تماس مدامش با جلال یک جورهایی به او کمک می‌کند تا بهتر بتواند طرح توطئه را انجام دهد.

بله، پویا تلاش می‌کند همیشه در نزدیکی اتفاقاتی که در کارخانه رخ می‌دهد، باشد تا بتواند با آنالیز وضعیت موجود تاثیرگذارتر سایر سهامداران را علیه پویا تحریک کند. به هر حال او مغز متفکر توطئه علیه تابش است.

به نظر می‌رسد داستان سریال این پتانسیل را دارد که شاهد علاقه‌ای بین پویا و شبنم باشیم.

بله، داستان بخش‌هایی مختلفی دارد و قضیه عشق و نفرت و سایر وجوهات شخصی پویا هم آشکار می‌شود و
پویا شخصیت چند وجهی دارد. امیدوارم بتوانم در بازی‌ام به نحو شایسته‌ای مختصات نقش را نشان داده باشم.

 معمولا در جامعه فعلی ما آدم‌‌های چندوجهی و دورویی مثل پویا می‌توانند موفق باشند.

بله، پویا به یکی، دوشغل بسنده نمی‌کند و در کارهای مختلف ورود دارد و به همین دلیل است که آدم بانفوذی است و می‌تواند با هزینه کردن نقشه توطئه‌اش را جدی‌تر دنبال کند.

فعالیت و شغل‌هایی که تا حدی می‌تواند از راه‌های غیرقانونی به دست آمده باشد؟

طبیعی است که با توجه به خصوصیات اخلاقی این آدم که به عرف موجود پایبند نیست، برای پول درآوردن به راه‌های غیرمتعارفی هم متوسل شود.

برخلاف بدمن‌هایی که در سینما و تلویزیون ما به تصویر درمی‌آیند، پویا زیاد اهل قدرت‌نمایی فیزیکی نیست؟

 بله، رفتارش با بدمن‌‌های رایج چه به لحاظ فیزیک و  چه نوع رفتار بسیار متفاوت است. پویا به اصطلاح آدم‌هایی دارد که اهش را عملیاتی می‌کنند و به عنوان یکی از سهامداران کارخانه برای او کار می‌کند که با خط گرفتن از او سایر سهامداران را تحریک می‌کند که علیه مدیریت کارخانه موضع‌گیری کنند.

برای نوع بازی با کارگردان چه مشورت‌هایی انجام داده‌اید با توجه به این‌ که ایفای نقش‌‌های درونی کار دشواری است؟

کاملا برای ایفای نقش با مازیار میری مشورت می‌کردم و باید طوری مبهم و مرموز نقش را بازی می‌کردم که مخاطب چیز زیادی از او متوجه نشود و به عبارتی به صورت مستقیم چیزی از شخصیت و نیت پویا متوجه نشود.

بازی موثر او در “به خاطر یک مشت روبل” در تجربه متفاوتش در نمایش “کالیگولا “باعث شد که توجه خیلی‌ها را به خود جلب کند او در کالیوگولا بدون کوچکترین دیالوگی در طول ۱۶۰ دقیقه نمایش در نقش غلام وظیفه مرتب کردن صحنه و برداشتن اشیایی که دیگر بازیگران روی زمین می‌اندازد را داشت .نقشی که گاه آن قدر خسته کننده به نظر می آید که تماشاگران را با این خستگی همراه می‌کند.

تحرک و فعالیت بدنی او در طول نمایش انرژی زیادی می‌خواهد و ظاهرا با این نقش متفاوت ارتباط خوبی برقرار کرده است.

علاقه چنگیزیان به سینما و بازی او در نمایش متفاوت کالیگولا شاید باعث شد بعد از پانزده سال فعالیت مستمر و مفید در عرصه نمایش بتواند در عرصه سینما هم موفقیت‌هایی را به دست آورد.

از اینکه ازدواج کرده و یا همسری دارد هیچ ع خبری منتشر نشده است.

۱ –  نقش نگار (۱۳۹۲)
۲ –  آسمان زرد کم عمق (۱۳۹۱)
۳ –  دهلیز (۱۳۹۱)
۴ –  پذیرایی ساده (۱۳۹۰)
۵ –  دختر شاه پریون (۱۳۸۹)
۶ –  خداحافظ رفیق (اپیزود اول، خداحافظ رفیق) (۱۳۸۲)

جوایز

جایزه بازیگری اول برای نمایش “برزخ” اجرا شده در  جشنواره دانشجویی سال ۱۳۷۶

رتبه سوم بازیگری مرد در جشن انجمن بازیگر خانه تئاتر سال ۱۳۹۰

جایزه دوم طراحی صحنه برای نمایش “ترانه گمشده” اجرا شده در  جشنواره دانشجویی سال ۱۳۷۶

جایزه بازیگری برای نمایشنامه خوانی “یک دقیقه سکوت” اجرا شده در  جشنواره دانشجویی سال ۱۳۸۵

 

سعید چنگیزیان: شخصیت پویا قوی و مستحکم است + عکس بیوگرافی