دانشجوی , در فرانسه و غذا و پول قرضی دانشجوی , در فرانسه و غذا و پول قرضی ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻴﺪﺍﺩ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻳک ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻯ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮﻳﻰ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺭﻭ ﺭﻓﺘﻪ، ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎ، ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺭﺍﻩ ﻣﻰﺭﻭﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻼﺱ ﺑﺮﺳﻢ. ﻧﻮک بینی ام …
بیشتر بخوانید »باغ خدا، دست خدا، چوب خدا
باغ خدا، دست خدا، چوب خدا باغ خدا، دست خدا، چوب خدا مردی در یک باغ درخت خرما را با شدت تکان میداد و بر زمین میریخت. صاحب باغ آمد و گفت ای مرد احمق! چرا این کار را میکنی؟ دزد گفت: چه اشکالی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا …
بیشتر بخوانید »شرح حکایت “ویرگول” از احمد شاملو
گفتهاند که وقتی، یکی از افسران جوان گارد نیکلای اول ـ امپراتور روسیه ـ به گناهی متهم شد و خشم […]
نوشته شرح حکایت “ویرگول” از احمد شاملو اولین بار در مجله تفریحی 2روز پدیدار شد.
بیشتر بخوانید »