داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم,فانجو,داستان کوتاه و خواندنی من بی حیا نیستم,داستان کوتاه و جالب,دانلود داستان کوتاه و جالب,داستان من بی حیا نیستم,داستان کوتاه,داستان های کوتاه,داستان خواندنی,داستان های خواندنی,داستانک

روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند… و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.

سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت…

مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟

به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم… تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی…

مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد

 

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم

منبع:فان جو گهر

داستان جالب و کوتاه من بی حیا نیستم,فانجو,داستان کوتاه و خواندنی من بی حیا نیستم,داستان کوتاه و جالب,دانلود داستان کوتاه و جالب,داستان من بی حیا نیستم,داستان کوتاه,داستان های کوتاه,داستان خواندنی,داستان های خواندنی,داستانک

پارس وی دی اس

درباره‌ی فان جو

منو به حال من رها نکن تو که برای من همه کسی اگه هنوزم عاشق منی چرا به داد من نمی رسی....

حتما ببینید

کشف حجاب الهام عرب مانکن ایرانی مهمان برنامه ماه عسل

کشف حجاب الهام عرب مانکن ایرانی مهمان برنامه ماه عسل کشف حجاب الهام عرب مانکن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *